جدول جو
جدول جو

معنی تصنیف ساز - جستجوی لغت در جدول جو

تصنیف ساز
(اَ طَءْ)
کارسرای. حراره گوی. وشاح. زاجل. زجال. موشّح. (یادداشت مرحوم دهخدا). سازندۀ سرود و تصنیف. که تصنیف و نواهای موسیقی سازد:
تو شاعر نیستی تصنیف سازی.
ایرج میرزا.
و رجوع به تصنیف شود
لغت نامه دهخدا
تصنیف ساز
ترانه ساز، تصنیف سرا، شاعر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ترانه ساز، ترانه سرا، تصنیف ساز، شاعر
فرهنگ واژه مترادف متضاد